پریروز داشتم قدم میزدم. به یاد قرض و قوله ها و مشکلاتم بودم. یهو یاد جمله ای افتادم که میگفت :
استوار باش و لبخند بزن.
چند بار تو ذهنم چرخوندمش تا یهو به این گربه رسیدم ...
تو چشمام زل زده بود، میگوزید، میرید و نگاهم میکرد.
تا حالا ان پیشی ندیده بودم
والا بنده هم این ریختیشو ندیده بودم. این بنده خدا اسهاله.
تا حالا ان پیشی ندیده بودم
والا بنده هم این ریختیشو ندیده بودم. این بنده خدا اسهاله.